شهيد کوهستان : کساني که قصد صعود قله را دارند بايد مرگ را به تمسخر بگيرند کمپ اصلي در يک محوطه بسيار خشن و يخچالي قرار دارد و دور تا دور آن با کوههاي بلند و يخچال هاي خشن روي آن احاطه شده است کمپ اصلي در يک هلال بن بست قرار دارد که دقيقا در ابتداي آبشار يخي و زير کوه پومري است تمام اطراف کمپ اصلي از مورن هاي بي ثبات و ريزشي تشکيل شده است پي در پي از تپه هاي اطراف سنگ هاي ريز و درشت در حال ريزش به دره ها هستند و سر و صداي وحشتناکي ايجاد مي کنند که گاهي بهمن يا بخشي از يخچال فرو ميريزد و تمام منطقه را مي لرزاند، يخچال هاي بالاي سرمان هستند که اگر فرو بريزند عواقب ناخوشايندي را به بار خواهند آورد زير پايمان دائماً سر وصدا مي آيد و انسان خيال مي کند همين بالا زمين دهان باز مي کند و مي شکافد و در کاسه کمپ اصلي گوي ابرها گير افتاده اند و مانند ببر خشمگين خود را به در و ديوار قفسي ميزنند انسان با نگاه به اين منطقه تصور مي کند که شايد عجب اتم در اينجا منفجر شده و گويي نظم و نظام بر اينجا حاکم نيست و نبوده است. هيچ چيز در سر جاي خود نيست و همه چيز به هم خورده شخص وقتي به اينجا پا مي گذارد خيال مي کند که از هستي بريده و به نيستي قدم گذاشته است در اينجا مرگ به خوبي احساس مي شود اگر کسي جسارت شوخي با مرگ را نداشته باشد به طور حتم اگر شکار طبيعت خشن نشود، دق مرگ خواهد شد. کساني که قصد صعود به قله را دارند بايد مرگ را به تمسخر بگيرند در اين صورت جريان برعکس خواهد شد.